تولیدکنندگان PCB سیر تکاملی فرآیند تولید PCB را به شما نشان می دهند. در دهه 1950 و اوایل دهه 1960، لمینت های مخلوط شده با انواع مختلف رزین ها و مواد مختلف معرفی شدند، اما PCB هنوز یک طرفه است. مدار در یک طرف برد مدار و قطعه در طرف دیگر قرار دارد. در مقایسه با سیمکشی و کابل بزرگ، PCB به اولین انتخاب برای محصولات جدید برای ورود به بازار تبدیل شده است. اما بیشترین تأثیر بر تکامل بردهای مدار چاپی از سوی سازمانهای دولتی مسئول سلاحهای جدید و تجهیزات ارتباطی است. اجزای انتهای سیم در برخی از برنامه ها استفاده می شود. در ابتدا، سرب قطعه با استفاده از یک صفحه نیکل کوچک که به سرب جوش داده شده است، به برد مدار ثابت می شود.
در نهایت، فرآیند آبکاری مس روی دیواره گمانه توسعه یافت. این اجازه می دهد تا مدارهای دو طرف برد به صورت الکتریکی متصل شوند. مس به دلیل ظرفیت حمل فعلی، هزینه نسبتا پایین و ساخت آسان، جایگزین برنج به عنوان فلز ترجیحی شده است. در سال 1956، اداره ثبت اختراع ایالات متحده حق اختراعی را برای "فرایند مونتاژ مدارها" صادر کرد که توسط گروهی از دانشمندان به نمایندگی از ارتش ایالات متحده به دنبال آن بود. فرآیند ثبت اختراع شامل استفاده از مواد پایه مانند ملامین است که در آن لایه ای از فویل مس به طور محکم لمینت شده است. الگوی سیم کشی را بکشید و آن را روی صفحه روی شلیک کنید. از پلاک برای ساخت صفحه چاپ افست استفاده می شود. جوهر مقاوم در برابر اسید در سمت فویل مسی صفحه چاپ می شود، که برای حذف مس در معرض حک شده و یک "خط چاپ" باقی می ماند. روشهای دیگری نیز پیشنهاد شدهاند، مانند استفاده از الگوها، غربالگری، چاپ دستی و منبت لاستیکی برای قرار دادن الگوهای جوهر. سپس از قالب استفاده کنید تا سوراخ را به شکل الگوی متناسب با موقعیت سرب یا ترمینال قطعه سوراخ کنید. سرب را از طریق یک سوراخ آبکاری نشده در ورقه ورقه وارد کنید و سپس کارت را روی حمام لحیم مذاب غوطه ور یا شناور کنید. لحیم کاری ردیاب را می پوشاند و سرب قطعه را به ردیابی متصل می کند. چاپ دستی و منبت لاستیکی نیز برای رسوب دادن الگوهای جوهر پیشنهاد شده است. سپس از قالب استفاده کنید تا سوراخ را به شکل الگوی متناسب با موقعیت سرب یا ترمینال قطعه سوراخ کنید. سیم سربی را از طریق حمام غیر آبکاری یا داخل کارت شناور وارد کنید. لحیم کاری ردیاب را می پوشاند و سرب قطعه را به ردیابی متصل می کند. چاپ دستی و منبت لاستیکی نیز برای رسوب دادن الگوهای جوهر پیشنهاد شده است. سپس از قالب استفاده کنید تا سوراخ را به شکل الگوی متناسب با موقعیت سرب یا ترمینال قطعه سوراخ کنید. سرب را از طریق یک سوراخ آبکاری نشده در ورقه ورقه وارد کنید و سپس کارت را روی حمام لحیم مذاب غوطه ور یا شناور کنید. لحیم کاری ردیاب را می پوشاند و سرب قطعه را به ردیابی متصل می کند.
آنها همچنین برای اتصال انواع مختلف اجزاء به برد مدار از چشمک های حلبی، پرچ و واشر استفاده می کنند. حق ثبت اختراع آنها حتی دارای نقشه ای است که نشان می دهد دو پانل منفرد روی هم چیده شده اند و یک براکت برای جدا کردن آنها. در بالای هر تخته اجزایی وجود دارد. سرب یک جزء از طریق سوراخ روی صفحه بالا و صفحه پایین گسترش می یابد، آنها را به هم متصل می کند و تقریباً سعی می کند اولین تخته چند لایه را بسازد.
از آن زمان، وضعیت به شدت تغییر کرده است. با ظهور فرآیند آبکاری که امکان آبکاری دیوار سوراخ را فراهم می کند، اولین صفحه دو طرفه ظاهر شد. فناوری پد مانت روی سطح مربوط به دهه 1980 در واقع در دهه 1960 مورد بررسی قرار گرفت. ماسک های لحیم کاری از سال 1950 برای کمک به کاهش آثار و خوردگی قطعات استفاده شده است. ترکیبات اپوکسی بر روی سطح تخته مونتاژ پخش می شوند، شبیه به آنچه که اکنون به عنوان پوشش های منسجم می شناسیم. در نهایت، قبل از مونتاژ برد مدار، جوهر روی صفحه نمایشگر چاپ می شود. ناحیه ای که قرار است جوش داده شود روی صفحه مسدود شده است. این به تمیز نگه داشتن برد مدار کمک می کند و خوردگی و اکسیداسیون را کاهش می دهد، اما پوشش قلع / سرب که برای اعمال آثار استفاده می شود، در حین جوشکاری ذوب می شود و در نتیجه پوسته شدن ماسک ایجاد می شود. با توجه به فاصله زیاد آثار، به عنوان یک مشکل زیبایی به جای یک مشکل عملکردی در نظر گرفته می شود. در دهه 1970، مدار و فاصله کوچکتر و کوچکتر شد و پوشش قلع/سرب که برای پوشاندن آثار روی برد مدار استفاده می شد، در طول فرآیند جوشکاری شروع به ذوب ردپاها کرد.
روش جوشکاری با هوای گرم در اواخر دهه 1970 آغاز شد و امکان جداسازی قلع / سرب را پس از اچ برای رفع مشکلات فراهم کرد. سپس میتوان یک ماسک جوشکاری را روی مدار مسی لخت اعمال کرد و تنها سوراخها و لنتهای آبکاری شده باقی میماند تا از لحیم کاری پوشش جلوگیری شود. همانطور که سوراخ ها کوچکتر می شوند، کار ردیابی فشرده تر می شود و مشکلات خونریزی و ثبت ماسک جوش باعث ایجاد ماسک فیلم خشک می شود. آنها عمدتاً در ایالات متحده استفاده می شوند و اولین ماسک های قابل تصویر در اروپا و ژاپن در حال توسعه هستند. در اروپا، جوهرهای «پروبیمر» مبتنی بر حلال با پوشش پرده ای کل پانل استفاده می شود. ژاپن بر روش های غربالگری با استفاده از LPI های مختلف در حال توسعه آبی تمرکز دارد. هر سه نوع این ماسک از واحدهای استاندارد قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش و ابزارهای عکس برای تعریف الگوهای روی پانل استفاده می کنند. تا اواسط دهه 1990
افزایش پیچیدگی و چگالی که منجر به توسعه ماسک های جوشکاری می شود همچنین باعث ایجاد لایه های ردیابی مس می شود که بین لایه های مواد دی الکتریک انباشته شده اند. سال 1961 اولین استفاده از بردهای مدار چندلایه در ایالات متحده بود. توسعه ترانزیستورها و کوچک سازی سایر قطعات، تولیدکنندگان بیشتری را به سمت استفاده از بردهای مدار چاپی برای محصولات مصرفی بیشتر و بیشتر جذب کرده است. تجهیزات هوافضا، ابزار پرواز، محصولات کامپیوتری و مخابراتی و همچنین سیستمهای دفاعی و سلاحها شروع به استفاده از صرفهجویی در فضا توسط بردهای مدار چندلایه کردهاند. اندازه و وزن دستگاه نصب سطحی که در حال طراحی است با اجزای سوراخ عبوری قابل مقایسه است. با اختراع مدار مجتمع، برد مدار تقریباً از همه جنبه ها در حال کوچک شدن است. کاربردهای برد صلب و کابل جای خود را به بردهای مدار انعطاف پذیر یا بردهای مدار ترکیبی انعطاف پذیر سخت داده است. این پیشرفتها و پیشرفتهای دیگر، تولید برد مدار چاپی را برای سالهای متمادی به حوزهای پویا تبدیل میکند