در دهه 1980، چین شروع به ورود به صنعت نیمه هادی کرد. در روزهای اولیه، فناوری نیمه هادی عمدتاً به واردات متکی بود، در حالی که چین عمدتاً به مونتاژ و آزمایش ساده مشغول بود. در آن زمان، شرکتهای بزرگی مانند شانگهای هونگلی و نیمهرسانای شرقی چین، شکاف قابلتوجهی بین سطح فناوری محصول خود و سطح پیشرفته بینالمللی داشتند، اما پایههای صنعت نیمهرساناهای چینی را پایهگذاری کرد.
مفهوم مدارهای مجتمع ریشه در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 دارد. جک کیلبی، مهندس تگزاس اینسترومنتز، و رابرت نویس، یکی از بنیانگذاران Fairchild Semiconductor و بعداً اینتل، به طور مستقل ایده ادغام چندین قطعه الکترونیکی را روی یک بستر نیمه هادی واحد مطرح کردند.
صنعت نیمه هادی یک صنعت با فناوری پیشرفته است که شامل تحقیق و توسعه، ساخت و کاربرد مواد نیمه هادی می شود. نیمه هادی ها نوع خاصی از مواد با خواص رسانایی هستند که بین هادی ها و عایق ها قرار دارند. مواد نیمه هادی با کنترل جریان جریان به عملکرد دستگاه های الکترونیکی دست می یابند.
مواد نیمه رسانا به موادی با خواص الکتریکی خاص در الکترونیک و مکانیک کوانتومی اطلاق میشود که شامل سیلیکون، ژرمانیوم، نیترید سیلیکون، سلنید گالیم و غیره میشود. ویژگیهای خاص این مواد باعث میشود که به عنوان مواد در وسایل الکترونیکی مانند ترانزیستورها، دیودها استفاده شوند. ، سلول های خورشیدی و غیره
مقاومت نیمه هادی ها به طور قابل توجهی با دما تغییر می کند. به عنوان مثال، ژرمانیوم خالص، به ازای هر 10 درجه افزایش رطوبت، مقاومت الکتریکی آن به 1/2 مقدار اولیه کاهش می یابد.
صنعت نیمه هادی عمدتا بر مدارهای مجتمع، الکترونیک مصرفی، سیستم های ارتباطی، تولید برق فتوولتائیک، کاربردهای روشنایی، تبدیل توان با توان بالا و سایر زمینه ها تمرکز دارد. از منظر فناوری یا توسعه اقتصادی، اهمیت نیمه هادی ها بسیار زیاد است